ایران: یک کشور غنی از منابع که از فقر شایع است

ساخت وبلاگ

Arab Center Washington DC

حتی برای کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران به شدت نظامی و غیرقابل تحمل ، وسعت و عمق بیماری های اقتصادی که با آن روبرو است ، خرد می شود. اگرچه مقامات ، به دلیل یک هوبریس خودکشی ، اعتراف نمی کنند که آنها در حال یافتن فشارهای اقتصادی هستند ، اما این دانش عمومی است که آنها مدتهاست که نبرد در برابر فقر مارپیچ و افزایش بیش از حد بیش از حد را از دست داده اند.

ایران پنجمین کشور غنی از منابع در جهان است که دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی و چهارمین ذخایر بزرگ نفت خام و با ارزش کل منابع به 27. 3 تریلیون دلار است. جمعیت جوان و تحصیل کرده ایران یک دارایی اضافی است که به کشور یک جایگاه بین المللی منحصر به فرد را می بخشد. اما علی رغم همه این ثروت ها ، این فقر بومی است که مانند یک دشمن شرور ، سالهاست که در گلو کشور در حال چنگ زدن است و شانس آن برای پیشرفت اقتصادی را خنثی می کند.

با توجه به عدم شفافیت در چشم انداز اقتصادی ، و همچنین پیچیدگی اقتصادی و هم تلاقی از عواملی که فقر در این کشور را ایجاد کرده اند ، تفکیک و خلاصه کردن بسیاری از رانندگان درد و رنج اقتصادی ایران یک نظم بلند است. با این حال ، انزوای تحمیل شده خارجی به شکل تحریم ها و موانع داخلی به توسعه - از جمله بی کفایتی و آمار نقص - دو ماده اصلی که این فاجعه را شکل داده اند ، هستند. دولت های مختلف در دهه های اخیر صورت فلکی موتوری پیشنهادات برای بهبود اقتصادی و از بین بردن فقر را ارائه داده اند ، اما اوضاع فقط بدتر شده است. مشکلات اقتصادی ایران یک بیماری قابل تعویض است که در برابر درمان های مختلف مقاوم است و هیچ گونه بهبودی در چشم وجود ندارد.

یک وضعیت ناخوشایند

از اوایل سال 2022 ، 30 درصد از خانوارهای ایران در زیر خط فقر زندگی می کردند ، و گزارش های دیگری نیز وجود دارد که چهره های نگران کننده تری را نشان می دهد. با این حال ، واقعیت زندگی در کشوری که تحت تأثیر تحریم های ویرانگر و غفلت دولت قرار گرفته است ، هنوز به طور کامل توسط این آمار محاصره نشده است ، زیرا افرادی که به طور رسمی به عنوان زندگی در فقر زندگی نمی کنند ، همچنان برای مقابله با سرعت سریع تورم و یافتن آن همچنان تلاش می کنندرسیدن به پایان کار دشوار است.

در فوریه سال 2023 ، ارزش ارز ایران به کمترین زمان فرو رفت و دلار آمریکا بیش از 600000 ریال در بازار آزاد معامله کرد. این اختلاف گسترده شاید برای خلاصه کردن وضعیت اقتصاد ایران کافی باشد. اگرچه استهلاک پایدار به طور موقت متوقف شده است و ریال از زمان وقوع اخبار مربوط به توافق آشتی سعودی-ایران ، ارزش خود را به دست آورده است ، ایرانیان هنوز هم طولانی مدت در مورد سال نه چندان دور از سال 2018 یادآوری می کنند ، هنگامی که دلار آمریکا برای 50،000 دلار تجارت می کردریال

نرخ تورم رسمی در حال حاضر 53. 4 درصد است و تورم محصولات غذایی 71. 5 درصد است. با این حال ، این اعداد نتوانند تجربه واقعی مصرف کننده را ضبط کنند ، به ویژه هنگامی که تولید کنندگان خصوصی اغلب تصمیم می گیرند چندین بار در سال قیمت محصولات خود را افزایش دهند. علاوه بر این ، با توجه به سابقه گزارش دولت ایران از گزارش داده های نادرست در مورد معیارهای اقتصادی ، واقعیت تورم ، که در حال حاضر در وضعیت ویرانگر است ، ممکن است بسیار ناخوشایند تر از آنچه این ارقام نشان می دهد باشد.

به دلیل چارچوب های نظارتی و نقش دولت در بازار ، و به دلیل اینکه درهای این کشور برای مشاغل بین المللی بسته است ، خرده فروشان و فروشندگان نقش تعیین کننده ای در نوسانات قیمت دارند.

به دلیل چارچوب های نظارتی و نقش مضر دولت در بازار ، و به دلیل اینکه درهای این کشور برای مشاغل بین المللی بسته است ، خرده فروشان و فروشندگان نقش تعیین کننده ای در نوسانات قیمت دارند. این بدان معنی است که یک پوند سیب را می توان در ده فروشگاه مواد غذایی مختلف در یک شهر واحد با ده قیمت مختلف خریداری کرد. و هیچ عواقبی برای کسانی که خودسرانه مشتری را بیش از حد شارژ می کنند ، وجود ندارد. افزایش ناآرام قیمت کالاهای غذایی قبلاً تقاضا برای میوه و سبزیجات را کاهش داده است ، که 50 درصد با آن قرارداد بسته است و ایرانیان حتی مرغ و گوشت قرمز کمتری نیز می خورند زیرا این موارد ضروری غیرقابل تحمل می شوند.

تصویر کلی ناشی از این تحولات بسیار ناخوشایند است و از حضور یک بحران تمام عیار و نافذ فقر در کشوری که نه منابع کمتری برای تأمین ساکنان خود و نه از تخصص برای واژگون کردن مشکلات اقتصادی چرخه ای ، کم است. بنابراین ، چرا جمعیت اینقدر عمیق و قادر به به دست آوردن جزء اساسی نیستند؟

زخمهای خود را به درون

مهمتر از همه و مهمتر از همه ، باید تصدیق کرد که ناسازگاری های ایران متأسفانه از ساخت خود هستند و این کشور در بن بست است که مقامات آن مسئول تحقق بخشیدن هستند. هنگامی که تحریم های اقتصادی که توسط قدرت های جهانی اعمال می شود ، به عنوان یکی از مهمترین مشارکت کنندگان در این وضعیت ذکر می شود ، باید از آن پرسید که چرا تحریم ها برای شروع تحمیل شده اند. پاسخ در سیاست های دولت و روابط متضاد آن با جامعه بین المللی یافت می شود.

انزوای بین المللی خودآموز که جمهوری اسلامی برای آن انتخاب کرده است ، که در عمل به ایدئولوژی اجازه می دهد تا علاقه ملی را به تصمیم گیری برساند ، باعث شده است که اقتصاد ایران به یک خانه متزلزل کارت تبدیل شود که با غیرقابل پیش بینی بودن مشخص می شود. نتیجه ده ها سال از ماجراجویانه هسته ای و روابط خصمانه با بسیاری از جهان ، تحریم ها تهران را چنان غیرقابل توصیف به وجود آورده است که تعریف اقتصاد ایران در خارج از محدوده اقدامات تنبیهی غیرممکن است.

گذشته از این واقعیت که سرمایه گذاری خارجی نادر است و غالباً ناخواسته است ، کشور قادر به انجام تجارت منظم با شرکای جهان برای تهیه آنچه مورد نیاز خود و فروش خدمات و محصولات خود برای تولید درآمد نیست. این بدان معنا نیست که ایران تجارت خارجی انجام نمی دهد. مطمئناً این کار را می کند. اما از آنجا که اقتصاد آنقدر از سیستم های بین المللی بانکی و مالی جدا شده است ، و از آنجا که بخش عمده تجارت در بازار سیاه اتفاق می افتد ، کشور در تلاش برای دور زدن تحریم ها مبالغ قابل توجهی را از دست می دهد. به عنوان مثال ، در سال 2016 ، گزارش شده است که تحریم ها 15 درصد هزینه تجارت با ایران را افزایش می دهد و حذف آنها 15 میلیارد دلار در هزینه های اضافی در هر سال صرفه جویی می کند.

در آوریل 2021 ، وزیر پیشین جاده ها و توسعه شهری عباس آخوندی گفت: طی یک دوره 16 ساله ، جمهوری اسلامی 400 میلیارد دلار از دست دادن 400 میلیارد دلار از کار برای دور زدن تحریم ها متحمل شد ، که به نوبه خود باعث فساد قابل توجهی شد. نکته اصلی این است که وجوهی که باید برای کاهش فقر ، تنوع اقتصاد و سرمایه گذاری در زیرساخت های بحرانی ، مراقبت های بهداشتی و آموزش و پرورش اختصاص داده شده بود ، به جای آن صرف می شود تا تجارت اساسی را که تحت تحریم ها غیرقانونی بوده است ، هزینه کنند. راه اندازی شرکت های جلو ، پاکسازی معاملات ، شبکه های قاچاق و طرح های بیمه اتکایی برخی از این تکنیک های پر هزینه است.

دولت ایران مدتهاست که تحریم هایی را به خودی خود تحمیل کرده است ، زیرا مقامات به طور مداوم مارک ها و بازرگانان بین المللی را از آمدن و باز کردن شاخه ها دلسرد کرده اند ، حتی اگر تحریم ها اجازه چنین پیوندهایی را داشته باشند.

این تنها قدرتهای غربی نیست که ایران را تحریم کرده است. دولت ایران مدتهاست که تحریم هایی را به خودی خود تحمیل کرده است ، زیرا مقامات به طور مداوم مارک ها و بازرگانان بین المللی را از آمدن و باز کردن شاخه ها دلسرد کرده اند ، حتی اگر تحریم ها اجازه چنین پیوندهایی را داشته باشند. رهبری ایران با رویکرد تهاجمی خودکفا برای تجارت ساخته شده بر روی ایدئولوژی های سخت و بی نظیر از تجارت آزاد و حتی تحریکات حاشیه ای لیبرالیسم ، در واقع حضور خرده فروشان خارجی در ایران را غیرقانونی کرده است. نتیجه گیری انحصار فاسد تولید کنندگان و تأمین کنندگان داخلی است که معتقدند به آنها داده شده است که کالاهای کم کیفیت تولید کنند و آنها را با قیمت های غیر رقابتی و غالباً در حال افزایش بفروشند ، زیرا هیچ جایگزینی مناسب برای محصولات آنها وجود ندارد. در نتیجه ، با گذشت زمان متوسط مصرف کننده فقیر می شود.

سالهاست که سرمایه گذاری مستقیم خارجی یک کیمرا بوده است ، و حتی در Crescendo خود در سال 2011 فقط 4. 3 میلیارد دلار بود که هیچ جایی به اندازه کافی برای تأمین نیازهای توسعه کشور نیست. هنگامی که سرمایه گذاری توسط وام دهندگان بین المللی بزرگ بی اهمیت است و ایران فاقد جالبی برای تقویت جوامع ، زیرساخت ها ، مسکن ، جاده ها ، مدارس ، بیمارستان ها و فرودگاه ها است ، نتیجه طبیعی کاهش بهزیستی مردم است. دولت به ندرت اشتها را برای داوری سایر کشورها ، از جمله تعداد انگشت شماری از کشورهای دوستانه که با آنها کار می کنند ، نشان داده اند تا از دارایی های خود برای سرمایه گذاری در ایران استفاده کنند. در همین حال ، جمهوری اسلامی از چند طریق همچنان به پایتخت و ثروت کشور ادامه می دهد.

اولویت های داخلی و خارجی

مروری بر بودجه سالانه ایران به جایی که اولویت های نخبگان حاکم است اشاره دارد. با سهم شیر از ثروت ملی که به سازمان های تبلیغاتی اختصاص داده شده است ، تلویزیون دولتی با کاهش اعتبار و کوچک شدن بیننده و حوزه های علمیه مذهبی و سایر بنیادها تحت عنوان رهبر عالی ، تعجب آور نیست که نهادهایی که وظیفه بهبود معیشت را دارنداز شهروندان این کشور در این کشور باقی مانده است.

جمهوری اسلامی چنان مشروط به اخلاق بخشیدن به انتخاب شیوه زندگی مردم و تصمیم گیری در مورد چگونگی رفتار آنها در دولتی و خصوصی است تا با سفتی های دینداری مطابقت داشته باشد که به ندرت برای درک نقشه های راه برای اصلاح چالش های اقتصادی که با آنها روبرو هستند ، کار می کند. یکی از دلالت های میزان فقر در ایران ، یک بحران مسکن قابل توجه است ، از جمله بخش های قابل توجهی از مسکن ویران شده که نیاز به نوسازی یا جایگزین شدن دارند. این واقعیت که دولت پس از چهار دهه نتوانسته است این مشکل را حل کند.

تمرکز بزرگ دولت بر اولویت هایی مانند انجام شرکت هسته ای خود ، حمایت از شبه نظامیان پروکسی در خاورمیانه ، به چالش کشیدن ایالات متحده ، و ظلم به مردم خود ، از جمله زنان ، که مدت هاست توسط قانونی خفه شده اند و اجباری است که اجباری و سایر مواردی از آن غافلگیر شده اند ،اشکال تبعیض ، منابع گسترده ایرانی ها را از بین برده است. بنابراین شیوع فقر شگفت آور است ، اما ممکن است کشور غنی از منابع باشد.

از بین بردن فقر

یک سیستم سیاسی که مستعد ابتلا به بیگانه ترین و با استعدادترین و کارآفرین ترین شهروندان کشور است ، و این باعث شده است که هر سال صدها دانشمند مهاجرت کنند ، در حال حاضر خود را از دانش و مهارت هایی که می توان از همان دانشمندان و متخصصان بدست آورد ، محروم کرده است. می تواند راه حل هایی برای معکوس کردن معضلات اقتصادی فراگیر کشور ارائه دهد. هیچ کمبود اقتصاددانان برجسته ایرانی وجود ندارد که بینش آنها می تواند به کاهش فقر و بهبود سطح زندگی کمک کند. اما رژیم اهمیت ترسیم تخصص خود را برای پیگیری فقر و تغییر وضع موجود متروک تشخیص نداده است.

هیچ کمبود اقتصاددانان برجسته ایرانی وجود ندارد که بینش آنها می تواند به کاهش فقر و بهبود سطح زندگی کمک کند. اما رژیم اهمیت ترسیم تخصص خود را برای پیگیری فقر و تغییر وضع موجود متروک تشخیص نداده است.

هر بخش از اقتصاد متنوع ایران این امکان را دارد که موج را از جمله گردشگری ، کشاورزی ، کشاورزی ، ماهیگیری ، تولید ، خرده فروشی ، آموزش و مراقبت های بهداشتی تغییر دهد. فقر شایع یک معمای غیرقابل حل نیست که فاقد راه حل باشد. اگرچه تخریب بی نظیر طی دهه ها به دلیل سیاست های گمراه شده انجام شده است ، اما می توان فقر را از این کشور غنی از منابع از بین برد و اطمینان حاصل کرد که مردم آن از ثروت هایی که به درستی متعلق به آنها هستند لذت می برند.

راه بهبود اقتصادی و کاهش فقر در ایران به دولتی نیاز دارد که تصمیم بگیرد که مأموریتش این است که سیاست خارجی تهاجمی خود را کنار بگذارد و روابط کاری عادی با شرکای خود در سراسر جهان برقرار کند، دولتی که به تعداد متحدانی که پیدا می کند افتخار کند. نه به تعداد دشمنانی که با آنها می جنگد. چنین دولتی سیاست‌ها و روابطی را ایجاد می‌کند که به نفع مردمش باشد و به آنها کمک کند تا پتانسیل کامل خود را آشکار کنند، در حالی که ردپای خود را در زندگی روزمره مردم ایران به حداقل می‌رساند، دیگر به آنها تلقین نمی‌کند و در عوض مطمئن می‌شود که آنها ابزاری برای شکوفایی و زندگی دارند. زندگی با عزتالبته این امر مستلزم بازسنجی اولویت ها در حکمرانی است. اما در حال حاضر، به نظر نمی‌رسد که جمهوری اسلامی آمادگی انجام این اصلاحات و اصلاحات دیگر را نداشته باشد و در عوض تصمیم گرفته است در جنگ‌های دیگری بجنگد.

نظرات بیان شده در این نشریه متعلق به خود نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موقعیت مرکز عرب واشنگتن دی سی، کارکنان آن، یا هیئت مدیره آن نیست.

اعتبار تصویر ویژه: shutterstock/hakanyalicn

کتاب آموزش بورس...
ما را در سایت کتاب آموزش بورس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محسن زنجانچی بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1402 ساعت: 16:38